نقد نمایش اتوبوس در دست تعمیر به کارگردانی جعفر دلدل
طنزی روشندلانه در نقد رفتار اجتماعی و فردی
ایران تئاتر_سید علی تدین صدوقی : نمایش اتوبوس در دست تعمیر طنزی اجتماعی است بر نقد رفتار افراد جامعه برابر قشر روشندل و کسانی که بهر دلیلی از نعمت بینایی محروماند .درد دلی است که توسط هنرمندان جامعه روشندلان با مخاطبان و مردم و مسئولین و هرکسی که کار آنان را میبیند صورت میپذیرد .
چند نابینا در یک اتوبوس شهری گیرکردهاند .در اتوبوس به دلیل نقص فنی باز نمیشود . درنهایت با زحمت فراوان و مشارکت مسافران روشندل با راننده و کمک به او برای باز کردن در . زمانی که بالاخره درباز میشود هجوم مسافرانی بینایی که میخواهند سوار اتوبوس شوند مانع از پیاده شدن بهموقع مسافران روشندل که عجله هم دارند میگردند . درواقع این اتفاقی است که هرروز در جامعه شاهد آن هستیم و بدون اعتنا از کنار آن میگذریم . با پیاده و سوارشدن ناجور و باعجله در متروها و اتوبوسها بدون آنکه حق دیگران را رعایت کنیم و یا حداقل ببینیم که چه کسانی مقابل ما هستند فقط به فکر کار خود هستیم . اصلاً فکر نمیکنیم ونمی بینیم که شاید در میان مسافرانی که میخواهند سوار یا پیاده شوند افراد روشندل باشند . باید گفت آنها نیاز به ترحم ندارند فقط میخواهند که حقشان مراعات شود همین .
بازیگران نمایش که همگی روشندل هستند بهخوبی از عهده نقشهایشان برآمدند سید مهدی مدرسی در نقش راننده ،سید محسن طباطبایی در نقش مسافر داماد ، رضا خاوری و مریم مؤید در نقش مسافر و فاطمه پور ناظمیان در نقش مسافر عروس همگی بهخوبی بازی کردند و لحظات طنز را بهدرستی و به نحو دراماتیک اجرا نمودند . ریتم نمایش و بازیها مطلوب بود و حرکات و میزانهایشان هم بهخوبی طرحریزیشده بود .بازیگران آنقدر طبیعی رفتار میکردند که اصلاً نابینایی اشان خود را نشان نمیداد . این طبیعی بودن موردی است که حتی بازیگران بینا نیز از عهده آن بهخوبی برنمیآیند . بویژه در حس ، تدام حسی وارائه احساس شان همگی خوب بودند . طنز موجود در کار با آن لهجه شیرین یزدی به زیبایی درآمیخته شده بود و بازیگران نیز روان و طناز آن را اجرا میکردند .
طراحی صحنه که فضای داخلی یک اتوبوس شهری را نشان میداد در عین سادگی کاربردی مینمود . کارگردان از شیوه اجرایی مشارکتی نیز استفاده کرده بود بدین معنی که قبل از ورود تماشاکنان از تعدادی از آنها خواستند که بهعنوان مسافران اتوبوس درصحنه حضورداشته باشند . و در انتها زمانی که در اتوبوس باز میشود پیاده و یا سوار شوند . تا هجوم مسافران را که در عالم واقع با طعنه زدنها فشارهای شدید سعی دارند در وسایل نقلیه عمومی پیاده و یا سوار شوند نشان دهند . تا تماشاکنان متوجه شوند که یک روشندل در این مواقع نمیداند چکار کند ، و ایبسا که زمین بخورد ،زخمی شود و یا جا بماند و اصلاً نتواند در مقصد خود پیاده گردد و یا به اتوبوس یا مترو سوار شود. درواقع ما باید رفتار اجتماعی خود را اصلاح کنیم . واین پتانسیل تئاتر است که نشان میدهد توسط آن میتوان زیربنای ساختارهای درست فرهنگی در حوزه رفتار اجتماعی و...را در جامعه و در بین آحاد مردم جاری و ساری ساخته و به رفع نواقص آن پرداخت . و باز این تئاتر است که همه ما اعم از هنرمندان روشندل و بینا و مجروح و معلول جنگی و عقبافتادههای جسمی و ذهنی و همه و همه را ... گرده هم جمع میکند . بهگونهای کوچکترین تفاوت بین هیچیک از اینها احساس نمیشود .
مگر با نحوه و نوع کارشان که آنهم بهتناوب همگی یک هنر و یک کار را انجام میدهند و آنهم تئاتر وهنرهای نمایشی است . واین یعنی حضور دموکراسی هنری و اجتماعی در تئاتر در انتها باید گفت بروشور نمایش که با خط بریل نوشتهشده خلاقانه طراحیشده بود . به نویسنده و کارگردان و گروه خسته نباشید گفته و لزوم حمایتهای مادی و معنوی را از این گروهایی نمایشی از سوی مسئولین ذیربط برای چندمین بار متذکر میشویم . چراکه باهنر تئاتر به این عزیزان روشندلان و... حس اعتمادبهنفس وامید به آینده و مثمر ثمر بودن در اجتماع را خواهیم داد .